مجسمه عاجی ماهی گربه ژاپنی هنری از دقت و نمادگرایی در دوران ادو و میجی
مجسمه ماهی گربه عاجی که به آن اشاره میکنید احتمالاً یک اثر هنری از دوره ادو (1603-1868) یا دوره میجی (1868-1912) ژاپن است. عاج در این دورهها مادهای محبوب برای ساخت مجسمهها و تراشهای دقیق و پیچیده بود، مانند نتسکه (مجسمههای کوچک که به عنوان دکمههای لباس استفاده میشد) و قطعات دکوراتیو بزرگتر
یک مجسمه ماهی گربه عاجی میتواند معانی یا نمادهای مختلفی داشته باشد، زیرا حیوانات در هنر ژاپنی اغلب بار معنایی عمیقی دارند. ماهی گربه (که در ژاپنی “نامازو” نامیده میشود) گاهی با زلزلهها مرتبط بود، چرا که در افسانهها آمده که یک ماهی گربه غولپیکر مسئول ایجاد زلزلهها به وسیله تکان دادن بدن خود در زیر زمین است. علاوه بر این، ماهی گربه گاهی نماد پایداری و دگرگونی است، چرا که این ماهی قادر به زندگی در محیطهای دشوار است
هنر تراش این مجسمه احتمالاً بسیار دقیق و با دقت به فرم طبیعی و بافت ماهی انجام شده است، و ممکن است جزئیاتی مانند آب جاری یا سایر عناصر طبیعت نیز در طراحی آن گنجانده شده باشد. اگر این مجسمه مربوط به دوره میجی باشد، ممکن است بازتابی از تغییرات هنری آن دوره و تأثیرات غربی در طراحی و هنر باشد.
اگر به قطعه خاصی نگاه میکنید، کیفیت تراش، وضعیت عاج و ویژگیهای دیگر میتواند به شناسایی تاریخ و منبع دقیق آن کمک کند

دزدیدن لباسهای گویپیاها توسط کریشنا تصویری از اسطورهشناسی هندی در معبد بریهادیسوارا، تامیل نادو
صحنهای که به آن اشاره میکنید، تصویری معروف از دزدیدن لباسهای گویپیا (دوشیزگان شیر فروش) توسط حضرت کریشنا است که یکی از داستانهای مشهور از اسطورهشناسی هندی میباشد. این relief خاص در معبد بریهادیسوارا در تامیل نادو، هند، متعلق به دودمان چولا و حدود سال 1010 میلادی قرار دارد.
داستان کریشنا و گویپیاها بخشی از بهاگواتا پورانا است و معمولاً به عنوان یک واقعه بازیگوشانه و شرورانه از سوی کریشنا تفسیر میشود که طبیعت الهی او و ارتباط عمیق او با گویپیاها را نشان میدهد. در این داستان، کریشنا در حالی که در درختی پنهان شده است، لباسهای گویپیاها را هنگامی که در حال استحمام در رود یامونا هستند، میدزدد و این باعث شرمندگی و در عین حال محبت آنها به کریشنا میشود، زیرا آنها برای گرفتن لباسهای خود به سراغ کریشنا میروند.
در دوره چولا، هنر معابد بسیار پیشرفته و دقیق بود و reliefها مانند این یکی اغلب به منظور انتقال داستانها و فلسفههای مذهبی به شیوهای بصری و جذاب طراحی میشدند. این صحنه خاص نشاندهنده سنتهای فرهنگی و هنری غنی دودمان چولا است که برای دستاوردهای خود در معماری و مجسمهسازی معابد جنوب هند شناخته شده است.
معبد بریهادیسوارا، که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد، نمونهای برجسته از معماری چولا است و به خاطر عظمت و تزئینات مجسمهای بینظیرش شناخته میشود، که شامل تصاویری از داستانهای مختلف اسطورهشناسی هندی همچون این داستان میباشد

سکه نقرهای روم غربی، امپراتور والنس و تجسم روم با پیروزی بر کره زمین، ضرب شده در تریر، 364-378 میلادی
سکه نقرهای غربی روم که توصیف کردهاید، امپراتور والنس از امپراتوری روم شرقی را در بخش روبروی خود نشان میدهد و تصویر تجسم روم را در پشت سکه به نمایش میگذارد. در بخش پشت سکه، روم به عنوان یک زن تجسم شده، در حالیکه یک نیزه در دست دارد و پیروزی کنار او ایستاده است. این نوع تصویرسازی به منظور نشان دادن قدرت و تسلط روم بر جهان است.
والنس از سال 364 تا 378 میلادی امپراتور روم شرقی بود و این سکه در تریر، یکی از شهرهای مهم در امپراتوری روم غربی و بعداً یکی از شهرهای اصلی در استانهای روم، ضرب شده است.
این سکه نه تنها قدرت و اقتدار والنس را نشان میدهد، بلکه نمادگرایی تسلط بیپایان روم را نیز نمایان میسازد، حتی در زمانی که امپراتوری با چالشهای داخلی و خارجی روبهرو بود. وجود پیروزی همراه با کره زمین، نقش روم را در فتح جهان و عنایت الهی که به آن نسبت داده میشد، تأکید میکند.
این سکه در دوران پایانی امپراتوری روم ضرب شده، زمانی که امپراتوری درگیر مشکلات نظامی و تحولات سیاسی بود، بهویژه با فشارهای رو به رشد قبایل ژرمن. چنین سکههایی برای مقاصد تبلیغاتی و همچنین در اقتصاد روزمره امپراتوری مورد استفاده قرار میگرفتند.
این سکه خاص از دوره 364-378 میلادی یک اثر باستانی جذاب است که نگاهی به استفاده روم از سکهها به عنوان ابزاری برای پیامرسانی سیاسی ارائه میدهد

یافتن گنجینهای از سکههای سولیدی رومی در لوکزامبورگ شامل سکههای نادر از امپراتورانی مانند اوگنیوس، ضرب شده بین 364-408 میلادی
یافتن یک گنجینه از سکههای رومانی سولیدی در نزدیکی یک قلعه کوچک رومی در لوکزامبورگ، کشف هیجانانگیزی است که به روشن شدن تحولات اقتصادی و سیاسی امپراتوری روم در اواخر دوره آن کمک میکند. این گنجینه شامل 141 سکه سولیدی است که همگی بین سالهای 364 تا 408 میلادی ضرب شدهاند، دورهای که شاهد تغییرات عمدهای در امپراتوری بود، از جمله ظهور امپراتوران مختلف، درگیریهای نظامی و تقسیم امپراتوری.
سولیدوس سکهای طلا بود که توسط امپراتور کنستانتین یکم در اوایل قرن چهارم میلادی معرفی شد و به سکه طلای استاندارد امپراتوری روم تبدیل شد، که هم برای تجارت و هم برای نمایش قدرت امپراتوری استفاده میشد. محتوای این گنجینه شامل سکههایی از امپراتوران مختلف این دوره است، از جمله چهرههای رایج مانند والنتینیان اول، گراسیون و تئودوسیوس اول، اما همچنین امپراتورانی نادر مانند اوگنیوس که در تصویر سوم از راست با ریش نشان داده شده است. اوگنیوس به عنوان یک مدعی سلطنت در غرب در سالهای 392 تا 394 میلادی حکمرانی کرد و سکههای او نسبت به سایر امپراتوران نسبتاً نادر هستند.
سکههای سولیدی یافت شده در این گنجینه بینشهای ارزشمندی درباره توزیع ارز، اقتصاد امپراتوری روم در اواخر دوره و نقش قلعههای نظامی در تأمین و گردش ثروت ارائه میدهند. چنین گنجینههایی اغلب در دورانهای درگیری یا بیثباتی برای نگهداری ایمن دفن میشدند و تصویری از محیط سیاسی و نظامی پرتنش قرنهای چهارم و اوایل پنجم میلادی ارائه میدهند.
این کشف در لوکزامبورگ قطعهای مهم از پازل تاریخ امپراتوری روم در استانهای غربی در دوران پایانی آن است

تندیس سر اُنی ایفه با گردنبند سلطنتی اُدیگبا شاهکاری از هنر یوروبا، قرن چهاردهم میلادی، ایفه، نیجریه
تندیس سر یک اُنی ایفه با گردنبند سلطنتی اُدیگبا در اطراف گردنش، یک اثر هنری شگفتانگیز از قرن چهاردهم میلادی است که از ایفه، نیجریه، به دست آمده است. ایفه، یک شهر باستانی یوروبا، به خاطر سنتهای هنری پیچیده و پیشرفته خود، به ویژه در مجسمهسازی، شناخته میشود. در این تندیس، اُنی (پادشاه یا حاکم) با گردنبند اُدیگبا به تصویر کشیده شده است، یک قطعه مشخص از لباس سلطنتی که معمولاً از مهرهها یا مواد دیگر ساخته میشد و نماد اقتدار و مقام عالی پادشاهان یوروبا بود.
این تندیس نمایی دقیق و بینظیر از اُنی است که با مهارت زیادی برای برجسته کردن ویژگیهای این شخصیت سلطنتی ساخته شده است. تأکید بر گردنبند نشاندهنده اهمیت این نماد در نشان دادن مقام و موقعیت فرد در جامعه یوروبا است.
هنر ایفه به سبک واقعگرایانه خود شهرت دارد و فرم انسانی را با واقعگرایی شگفتانگیزی به تصویر میکشد. این تندیس نمونهای برجسته از این سنت هنری است که توجه دقیقی به جزئیات صورت، حالت بدن و لباس دارد. این اثر منعطفترین دستاوردهای هنری ایفه در قرن چهاردهم میلادی است که به عنوان دوره طلایی هنر یوروبا شناخته میشود.
این اثر نه تنها مهارت فنی هنرمندان ایفه را به نمایش میگذارد، بلکه بینشهایی درباره ساختارهای فرهنگی و سیاسی مردم یوروبا در دوره قرون وسطی نیز فراهم میکند. گردنبند سلطنتی اُدیگبا بهویژه نماد پادشاهی و سلطنت الهی است که هویت اجتماعی این جامعه را تقویت میکند
